محمدمهدیمحمدمهدی، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

محمدمهدی تحفه بهشتی ما

پسری است از بهشت، دلخوشی مادر و بابا

حالمو گرفتی!!!

محمد مهدی کمی بیشتر از سایر بچه ها علاقه ی وافری به آب بازی داره!!! دیروز یه کم سر آب بازی با هم اختلاف پیدا کردیم! بعد از مدتی دوباره اومد گفت مامان آب بده بخورم. من هم خب گفتم باز تشنه شده شاید بهش آب دادم. بعد دیدم خیلی دمغ لیوان آب رو از دستم گرفت...با ناراحتی گفت: مامان حالم خوب نیست، حالم بده. من هم طبق معمول هول ورم داشت که چی شده مامان جون ؟ جاییت درد می کنه؟ محمدمهدی: حالم خوب نیست، حالمو گرفتی !!!! بعد من دهنم باز مونده بود!!!!‌نمیدونستم آبی که داره می ریزه رو زمین رو بگیرم؟! فشارش بدم؟!! بخندم؟!!! خدا جون شکرت از این همه مهربونیت...  محمدمهدی در حال شستن ماشین باباکریم ...
19 تير 1391

بعد از مدت ها: تکه کلام ها

سلام! بالاخره بعد از مدت ها تونستم بیام اینجا! به لطف خدای مهربون و کمک های بی دریغ خانواده، گل پسر ما هم حسابی بزرگ شده ماشاءالله! الان خیلی وقت ندارم که بخوام براش بنویسم فقط چند تا تکه کلامش رو می نویسم. ‍‍× محمد مهدی کلا توی صحبت هاش زیاد از نون وقایه مدد می گیره! در نتیجه : شندن به جای شدن! کندن به جای کردن! × لغت برگزیده هفته : قوبقابه !!! به جای قورباغه ...
19 تير 1391

سوغات های نمایشگاه کتاب 1

سلام خدا رو صد هزار مرتبه شکر، نمایشگاه کتاب امسال خیلی پر بار و خوب بود! 1. امروز بابا جونش براش یه سری کتاب از آقای ناصر کشاورز با فروست 1 وورجولک ها خریده که همراه پکش سی دی قصه خوندن خود آقای ناصر کشاورز هست. رسیده به کتاب  دلفینای فینگیلی ، بچه م نمی دونه فینگیلی یعنی کوچولو، هی دستش رو می بره سمت بینیش میگه فین گیری !!!!!   1.  منظور از فروست چیست؟ تعدادی آثار جداگانه که از نظر موضوع و سایر جهات به هم وابسته هستند و توسط یک ناشر منتشر می‌شوند و دارای عنوان مشترک و بعضاً شماره سری هستند. ...
19 ارديبهشت 1391

صرف کامل فعل

سلام امروز از صبح که از خواب بلند شدی، افعال رو به صورت صحیحی به کار می بردی، دیگه خودت رو سوم شخص نمی گفتی، می گفتی نمیدم، میام، نمیندازم! و این یعنی یک مرحله پیشرفت در تکلم الهی شکرت! ...
19 ارديبهشت 1391

کار دستی خانوادگی

سلام دیروز همگی رفتیم و عمو یوسف (بابای علی) رو راهی سفر کردیم و خودمون تا شب رفتیم خونه علی اینا تا داداشی علی تنها نمونه!! خاله راضیه  و علی یه عالمه از کاردستی های خاله سارا رو درست کرده بودن. محمدمهدی متاسفانه خیلی علاقه ای به دیدن برنامه های تلویزیونی نداره در نتیجه من هم از این کاردستی ها تا حالا باهاش درست نکردم. امروز تصمیم گرفتم برای سرگرم کردنش با جایزه مورد علاقه ش که خمیر بازی آریاست براش کار دستی درست کنم . یه جاهایی هم بابامصطفا اومد مشارکت و  خلاصه همه با هم اینا رو درست کردیم. اوقات خوشی بود شکرخدا ...
7 ارديبهشت 1391

اندر ماجراهای علی و محمدمهدی

سلام من و راضیه جون (مامان علی) تصمیم گرفتیم تا ان شاءالله کمی منظم تر همدیگه رو ببینیم. علی موجودی بسیار اجتماعی و فوق العاده احساسی است. ماشاؤالله به خاطر هوش فوق العاده ای هم که داره به نحوی خاص صحبت می کنه. برعکس محمدمهدی خیلی کمتر اجتماعیه. بچه م چون کسی رو ندیده اینجوریه!! داره بهتر میشه کمتر!!! بر خلاف علی، محمدمهدی در روابطش قلدر تر و جدی تره!!! حالا مجسم کنید این صحنه رو: محمدمهدی داره جرج کنجکاو نگاه میکنه، علی میخواد که با محمدمهدی بازی کنه! محمدمهدی تصمیمش رو عوض میکنه،‌علی اصرار میکنه! محمدمهدی با پا میزنه به شکم علی! علی گریه می کنه و بغض می کنه با لحن مخصوص به خودش میگه : محمدمهدی من رو دوست داری؟ م : نع!!! ...
1 ارديبهشت 1391

داره به جای هست!!

امروز به پسر طلا گفتم که عزیزم الان مامان طاهره میاد که من برم دانشگاه. مامانی پیش شما می مونه. یه هو وسط بازی بلند شد و رفت سمت در که ماآنی ماآنی... در رو باز کردم می گم مامانی نیومده عزیزم. مامانی نیست. بعد یه کم فکر کردی! می خواستی بگی مامانی هست، اومده! اما نمیدونستی باید چی بگی! گفتی : داره ! داره!!! آخه یه وقتایی که میری سر یخچال و ژله می خوای، وقتی نداریم، میگم که ژله نداریم عزیزم! شما میگی: داره ! داره!! اون جا هم به جای هست گفتی داره داره!    
27 فروردين 1391

اولین حجامت!!!!

سلام به لطف خدا و بعد از استخاره گل پسرم رو بردیم حجامت. خود دکتر میرزاآقایی لطف کردند و حجامت کردند. عالی بود شکر خدا. اول ماساژ ، بعد بادکش و بعد هم حجامت. یه کوچولو گریه کردی ولی خب شکر خدا هم زود آروم شدی و هم بعدش اصلا بی قراری نکردی. اینم پانسمان که بعد از ١٢ ساعت برات جداش کردم: بسم الله الرحمن الرحیم اَعوذُ بِالله الکریمِ فی حجامتی مِنَ العَینِ فی الدّم و مِن کُلِّ سوءِ وَ الاَعلالِ و الاَسقامِ و الاَوجاعِ و الاَمراضِ و اَسئَلُکَ العافِیةِ و المُعافات و الشفاءِ مِن کُلِّ داء به نام خداوند بخشاینده مهربان پناه می برم به خداوند کریم در حجامتی که انجام می دهم از انحراف در خون و از تمام بدیها و علتها و سختی ها و درد ها و بیم...
27 فروردين 1391